جنگ افزارها

سایت تخصصی انواع جنگ افزار مدرن و کلاسیک

جنگ افزارها

سایت تخصصی انواع جنگ افزار مدرن و کلاسیک

تانک چیفتن

محمد شجاعی | يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۴۴ ب.ظ | ۰ نظر

 

چیفتن ( Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبردبریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. چیفتن که در زمان ورود خود قدرتمندترین توپ و مقاوم‌ترین زره را در بین همه تانک‌های جهان در اختیار داشت تا سال ۱۹۹۵ در نیروی زمینی بریتانیا فعال بود و هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایراناز آن استفاده می‌شود.

تانک چیفتن
Chieftain lesany.jpg
تانک چیفتن مدل خالد
نوع تانک اصلی میدان نبرد
  خاستگاه  بریتانیا
تاریخچه خدمت
 خدمت ۱۹۶۶ - تاکنون
تا ۱۹۹۵ (در بریتانیا)
استفاده شده توسط بریتانیا، ایران، اردن، کویت، عراق، عمان
جنگ‌ها جنگ ایران و عراق
جنگ خلیج فارس
تاریخ تولید
طراح لیلاند موتورز
تاریخ طراحی دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰
سازنده لیلاند موتورز
خصوصیات
وزن ۵۶ تن
طول ۷٫۵ متر
عرض ۳٫۵ متر
ارتفاع 2.85 متر
خدمه ۴ نفر

زره جلو بدنه: ۱۲۰ م‌م زاویه ۷۲ درجه
کنار بدنه: ۳۸ م‌م زاویه ۱۰ درجه
جلو بدنه: ۱۹۵ م‌م زاویه ۶۰ درجه
تسلیحات
اولیه
توپ ۱۲۰ میلی‌متری خان‌دارال۱۱آ۵
تسلیحات
ثانویه
دو تیربار ۷٫۶۲ م‌م اف‌ان ام‌آژ
موتور لیلاند ال۶۰ - چندگانه‌سوز (گازوئیل، نفت سفید و بنزین)
۷۵۰ اسب بخار
سوخت ظرفیت ۸۹۰ لیتر
برد
موثر
۵۰۰ کیلومتر در جاده
ارتفاع پرواز 2.85 متر
سرعت جاده: ۴۸ کیلومتر در ساعت، خارج از جاده: ۳۰ کیلومتر در ساعت

ساختویرایش

طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.[۱]

رژه نظامی چیفتن‌های نیروی زمینی بریتانیا در برلین غربی، ۱۹۸۹

ویژگی‌هاویرایش

جنگ‌افزار اصلی این تانک یک توپ کالیبر ۱۲۰ میلی‌متری بود و زره آن در قسمت‌های مختلف بین ۳٫۸ تا ۱۹٫۵ سانتی‌متر قطر داشت. در جلو تانک و پشت قبه فرمانده از زره تکه‌تکه (Appliqué armor)نیز استفاده شده و فرمانده تانک با استفاده از چندین پریسکوپمجهز به دوربین دید در شب دید کامل ۳۶۰ درجه به اطراف خود داشت. حفاظت کامل اتمی- میکروبی-شیمیایی از طریق سامانه تهویه هوا برای سرنشینان فراهم شده و دو پرتابگر نارنجک دودزا هر یک با ۶ لوله بر برجک تانک نصب شده بود. در سمت راست قبه فرمانده هم سامانه جستجوی فروسرخ قرار داشت.[۱]

از ویژگی‌های خاص چیفتن حل مشکل هدف‌گیری تانک با قرار دادن یک تیربار در کنار توپ اصلی تانک با ویژگی‌های بالستیکی همانند بود. در صورتی که گلوله این تیربار ۱۲٬۷ میلی‌متر (نیم اینچی) به هدف برخورد می‌کرد فرمانده تانک می‌توانست مطمئن باشد که گلوله تانک هم به هدف برخورد می‌کند. این تیربارها پس از نصب سامانه‌های مسافت‌یاب لیزری از روی تانک‌های بریتانیایی برداشته و با تیربار ۷٬۶۲ میلی‌متر اِل۷ جایگزین شدند. چیفتن به یک تیربار دیگر ۷٫۶۲ میلی‌متر ال۷ (مدل تولید بریتانیا اف‌ان-ام‌آژ) هم روی برجک در کنار فرمانده تانک برای دفاع ضد هوایی مسلح بود. همه تانک‌های چیفتن از سامانه کنترل آتش و هدف‌گیری کاملی برخوردار بودند که به آن‌ها توانایی شلیک دقیق توپ نیرومند خود را تا مسافت ۳ کیلومتر در وضعیت ثابت و ۲ کیلومتر در حال حرکت، می‌بخشید.

اما مشکل اصلی چیفتن موتور پیچیده و نامطمئن لیلاند ال۶۰ بود. این موتور پس از آن ساخته شد که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) رهنمودی را برای لزوم استفاده همه تانک‌های ارتش‌های عضو از موتورهای چندگانه‌سوز تصویب کرد. فلسفه این قانون آن بود که در صورت بروز جنگ جهانی سوم هنگامیکه تانک‌های ناتو پیشروی خود را در خاور اروپا آغاز می‌کنند باید این توانایی را داشته باشند که برای سوخت‌گیری از هر منبعی مانند جایگاه سوخت، مخازن نفتی، و حتی فروشگاه‌ها استفاده کنند. اما پس از مدتی مشخص شد که موتوری با چنین توانایی‌ای بسیار پیچیده و تعمیر و نگهداری از آن بسیار دشوار خواهد بود. در نتیجه پس از مدت کوتاهی همه ارتش‌های ناتو این ایده را رها کرده و موتورهای دیزلی قدیمی را به آن ترجیح دادند به جز بریتانیایی‌ها که همچنان به این نظریه معتقد بوده و موتور چندگانه‌سوز ال-۶۰ را به موتورهای ساده‌تر دیزلی را ترجیح دادند.

در نتیجه این موتور با وجود توانایی استفاده از سوخت‌های گوناگون (گازوئیل، بنزین و سوخت‌های بین این دو) توان کمی داشت و با توجه به وزن بالای این تانک، توانایی تحرک آن را به ویژه در خارج از جاده محدود می‌کرد. موتور چیفتن در طول دوران فعالیت خود شاهد بهینه‌سازی‌های بسیاری بود اما مشکلات آن هیچگاه به طور کامل رفع نشد.

فعالیت:

چیفتن برخلاف سنچوریون که به بسیاری از کشورهای جهان صادر شد صادرات موفقی نداشت و مورد استفاده هیچیک از کشورهای اروپایی قرار نگرفت. اما خریدارانی در خاور میانه پیدا کرد و به ایران، اردن، کویت، عراق و عمان صادر شد.

خرید تانک چیفتن از سوی ایران از سال ۱۳۴۹ (خورشیدی) و پس از آن صورت گرفت که آلمان غربی از فروش تانک‌های لئوپارد ۱ به ایران خودداری کرد. موافقت بریتانیا با فروش این نوع تانک به ایران در حالی بود که چند سال پیش از آن، دولت بریتانیا فروش این تانک بهاسرائیل و لیبی را ممنوع اعلام کرده بود.رد پیشنهاد فروش این تانک به اسرائیل و مشارکت آن‌ها در ساخت این تانک در پی فشار کشورهای عربی پس از جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ موجب شد تا اسرائیلی‌ها به ساخت تانک بومی مرکاوا روی بیاورند.

ایران خریدار اصلی این تانک بود که در مجموع حدود ۹۰۰ دستگاه شامل ۷۰۷ دستگاه از مدل‌های ام‌کا۳ و ام‌کا۵، ۱۲۵ تا ۱۸۹ دستگاه از مدل ۴۰۳۰ (شیر ایران۱)، ۴۱ دستگاه از مدل تعمیر و بازیابی آاروی و ۱۴ عدد از مدل پل‌گذار آوی‌ال‌بی را بین سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ خریداری کرد. هرچند قرارداد خرید حدود ۱۵۰۰ فروند از مدل پیشرفته‌تر ۴۰۳۰ این تانک‌ها معروف به شیر ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران توسط دولت بریتانیا لغو شده و ناهمه ماند. در سال ۱۳۵۵ ایران برای این تانک‌ها یک میلیارد دلار آمریکا به بریتانیا پرداخت.

جنگ ایران و عراق

چیفتن در جنگ ایران و عراق رو در روی تانک‌های روسی نیروهای مسلح عراق، که شامل تعداد زیادی تی-۵۴/۵۵، و تعداد کمتری تی-۶۲و تی-۷۲ می‌شد قرار گرفت و نمایش خوبی از خود به جای گذاشت؛ هرچند به ادعای ارتش عراق، بیش از ۳۰۰ دستگاه از آن‌ها به غنیمت عراقی‌ها درآمد که بسیاریشان هیچ آسیبی ندیده بودند. چون خدمه‌شان آن‌ها را در میدان جنگ رها کرده بودند.[۱] عراقی‌ها سپس با خرید ۲۹ تانک تعمیرگر چیفتن از طریق اردن، تانک‌های خود را تکمیل کردند.[۷]

در سال ۲۰۱۰

در سال ۲۰۱۰ هنوز نزدیک ۱۰۰ دستگاه از آن‌ها فعال هستند. مدل بهینه‌شدهٔ چیفتن در ایران تانک مبارز نام دارد. تغییرات مبارز نسبت به چیفتن شامل تعویض موتور ال۶۰ لیلاند با یک موتور پرقدرت‌تر با توان ۸۵۰ اسب بخار، تعویض باک سوخت، تغییراتی در چرخ‌دنده و شاسی تانک، تجهیزات ضد ضربه تازه و افزودن یک سامانه هدف‌گیری لیزری می‌شود.

اردن

اردن از کاربران اصلی تانک است که پس از لغو سفارش ایران ۳۰۴ تانک چیفتن را در دهه ۱۹۸۰ (میلادی) خریداری کرد و هنوز نیز از این تانک‌ها به همراه تانک‌های چلنجر۱ بریتانیایی که همگی به شدت بهینه‌سازی شده‌اند به عنوان تانک‌های اصلی ارتش خود استفاده می‌کند.

مدل خالد تانک چیفتن که با لغو قرارداد ایران در اوایل دهه ۱۹۸۰ به اردن فروخته شد برخی از ویژگی‌های مدل ۴۰۳۰ شیر ایران را در خود داشت و تانک‌های چلنجر در اوایل دهه ۱۹۸۰ با بهینه‌سازی همین مدل ساخته شدند. در مدل خالد (شیر ۱) موتور تانک و چرخ‌دنده‌هامانند چلنجر۱ هستند و سامانه کنترل آتش هم بهبود یافته و از جمله از یک رایانه بالیستیک تازه استفاده می‌کند.

خودرو مهندسی رزمی چیفتن:

مقایسه با تانک‌های هم‌دورهویرایشام۶۰ آ۳ پاتونلئوپارد ۱آام‌ایکس-۳۰تی-۵۵تی-۶۲چیفتنوزن۵۵.۶ تن۴۲.۲ تن۳۶ تن۳۶ تن۴۰ تن۵۶ تنتوپتوپ خان‌دار ۱۰۵ میلی‌متر/۵۳ ال۷توپ خان‌دار ۱۰۵ میلی‌متر/۵۳ ال۷توپ خان‌دار ۱۰۵ میلی‌متر/۵۶ اف۱توپ خان‌دار ۱۰۰ میلی‌متر/۵۲ دی۲۰توپ بدون خان ۱۱۵ میلی‌مترتوپ خان‌دار ۱۲۰ میلی‌متر/۵۵ظرفیت حمل مهمات۶۳ گلوله۵۵ گلوله۵۰ گلوله۴۳ گلوله۴۰ گلوله۶۲ گلولهبرد عملیاتی۴۸۰ کیلومتر۶۰۰ کیلومتر۶۰۰ کیلومتر۵۰۰ کیلومتر۴۵۰ کیلومتر۵۰۰ کیلومترقدرت موتور۷۵۰ اسب بخار (۵۶۰ کیلووات)۸۳۰ اسب بخار (۶۲۰ کیلووات)۶۸۰ اسب بخار (۵۱۰ کیلووات)۵۸۰ اسب بخار (۴۳۰ کیلووات)۵۸۰ اسب بخار (۴۳۰ کیلووات)۷۵۰ اسب بخار (۵۶۰ کیلووات)حداکثر سرعت (جاده)۵۰ کیلومتر بر ساعت۶۲ کیلومتر بر ساعت۶۵ کیلومتر بر ساعت۵۰ کیلومتر بر ساعت۵۰ کیلومتر بر ساعت۵۰ کیلومتر بر ساعتزره (جلوی برجک)۲۵۴ میلی‌متر۶۰ میلی‌متر مدور۸۱ میلی‌متر۲۰۳ میلی‌متر۲۴۲ میلی‌متر۱۹۵ میلی‌متر با زاویه ۶۲ درجهزره (جلوی بدنه)۲۶۷ میلی‌متر (در خط دید)۷۰ میلی‌متر در زاویه ۶۰۷۹ میلی‌متر (در خط دید)۹۷ میلی‌متر در زاویه ۵۸ درجه۱۰۲ میلی‌متر در زاویه ۶۰۱۷۲ میلی‌متر در زاویه ۷۲ درجه

مدل ام‌کا۳

کاربرانویرایش بریتانیا: از ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۵. ایران: حدود ۳۴۰ فروند فعال. ۷۰۷ فروند از مدل ام‌کا۳(نخستین مدل تأییدشده) و ام‌کا۵ (مدل نهایی)، ۳۰ فروند مدلآآروی (تانک تعمیرگر)، ۱۴ فروند مدل آوی‌ال‌بی (تانک پل‌ساز)بر پایه سفارش سال ۱۹۷۱ بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ تحویل داده شد. ۱۲۵ تا ۱۸۷ فروند مدل پیشرفته‌تر ۴۰۳۰ (شیر-۱) و ۱۱ فروند مدل آآروی بر پایه سفارش سال‌های ۱۹۷۴ و ۷۵ در سال‌های ۱۹۷۸ و ۷۹ تحویل شد و بقیه سفارش‌ها پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران لغو شدند. عراق: ۲۹ مدل آاروی در سال ۱۹۸۲ از طریق اردن دریافت شد. اردن: ۲۷۴ تانک مدل ۴۰۳۰ با نام اردنی خالد و ۳۰ مدل آاروی پس از لغو سفارش ایران در سال ۱۹۷۹ در یک قرارداد ۲۶۶ میلیون پوندی بین سال‌ها ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ دریافت شد. کویت: ۱۴۳ چیفتن مدل ام‌کا۵ در سال‌های ۱۹۷۸ و ۷۹ خریداری شد. ۱۷ چیفتن در سال ۲۰۰۰ در انبار. از سال ۲۰۰۵ به بعد هیچیک فعال نیستند و با ام-۸۴ (مدل ساخت یوگسلاوی تی-۷۲) و ام۱ آبرامز ساخت آمریکا جایگزین شده‌اند.عمان: ۲۷ چیفتن مدل ام‌کا۵ (۱۲ تا دست دوم) بین سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ خریداری شد.

دادخواست حقوقی:

از سال ۱۹۸۴ (میلادی) ایران، در دادخوستی خواستار دریافت پول تانک‌های تحویل‌نشده به ارزش ۱۲۷ میلیون پوند استرلینگ شد.دیوان بین‌المللی داوری، دو بار در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۶، احکامی به نفع ایران صادر شد. این دیوان از شرکت بریتانیایی "خدمات بین‌المللی نظامی" خواست تا پول باقی‌مانده ایران را بپردازد. همچنین در سال ۲۰۰۱ این دیوان اعلام کرد که شرکت خدمات بین‌المللی نظامی باید برای زیان ناشی از لغو این قرارداد، سود پول باقی‌مانده و هزینه‌های تیم وکالت ایران و بخش عمده هزینه‌های دیوان تجارت بین‌المللی را نیز بپردازد.در سال ۲۰۰۲ (میلادی)شرکت خدمات بین‌المللی ۱۲۷ میلیون دلار را به حساب یک صندوق ویژه زیر نظر دیوان عالی بریتانیا واریز کرد. ایران مدعی است که بریتانیا باید حدود ۵۰۰ میلیون دلار از اصل پول باقی‌مانده قرارداد و سود آنرا به ایران بپردازد.

شرکت "خدمات بین‌المللی نظامی" همواره با این استدلال که در عدم پرداخت پول، نقشی نداشته به احکام پرداخت زیان و سودهای این پول اعتراض کرده است. این شرکت می‌گوید که علت تاخیر در پرداخت‌ها، تحریم‌های ایران بوده و به طور مشخص وزارت دفاع ایران که طرف قرارداد است از سال ۲۰۰۸ (میلادی) در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار گرفته است. در ژوئیه ۲۰۱۹ دادگاه عالی بریتانیا حکم داد که به خاطر همین تحت تحریم بودن وزارت دفاع ایران، این شرکت نباید همه سود ناشی از مبلغی را که بابت فروش تانک به ایران دریافت کرده، به ایران پرداخت کند.بنا به یک تخمین، سود این پول، بین سال‌های ٢٠٠٨ تا 

خرید تانک‌های چیفتن از انگلستان

ایران در پی جنگ ظفار، وارد مذاکره با انگلستان برای خرید تانک‌های چیفتن شد و موفق گردید قراردادی برای خرید هشتصد تانک منعقد نماید. این تانک‌های 50 تنی با توپ دورزن 120 میلیمتری از پرقدرت‌ترین تانک‌های جهان بودند، اما موتورهای این تانک‌ها با وضعیت محیطی ایران ناسازگار بود؛ ازهمین‌رو انگلستان برای حفظ این قرارداد به اقداماتی 

آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی در سال 1320 با تشدید رقابت میان کشورهای روسیه، انگلستان و آمریکا همراه شد. انگلستان در بازه زمانی 1326 تا 1330 و با تلاش بی‌وقفه کابینه‌های پس از احمد قوام تا نخست‌وزیری محمد مصدق به سختی قدرت خود را در ایران تثبیت کرد. انگلستان در دهه 1320 و اوایل دهه 1330، تمرکز خود را روی گرفتن امتیازات نفتی از  ایران گذاشته و کمتر در پی فروش تسلیحات بود، اما به‌تدریج، تسلیحات بخش اعظم مناسبات شاه با آمریکا و اروپای غربی گردید. در همین راستا، در این نوشتار خریدهای تسلیحاتی شاه از انگلستان را در مسیری تاریخی پی می‌گیریم.

 

رژه نظامی چیفتن‌های نیروی زمینی بریتانیا در برلین غربی، ۱۹۸۹

از سال 1332- 1350

محمدرضا پهلوی پس از کودتای 1332 تلاش کرد تا به موازات گسترش روابط خود با آمریکا، روابط خود را با انگلستان نیز بهبود بخشد. بنابراین در 14 آذر 1332 روابط دو کشور با حمایت آمریکا و میانجی‌گری سوئیس تجدید شد1 و پس از نخست‌وزیری حسین علاءکه از انگلوفیل‌های سنتی بود، گسترش یافت. در این میان، همکاری‌های نظامی ـ امنیتی دو کشور بعد از خروج عراق از پیمان «سنتو» در قالب پیمان بغداد شکل گرفت و مناسبات سیاسی ـ نظامی دو کشور به عنوان دو عضو پیمان سنتو به صورت مستمر ادامه یافت.2

 

در سال‌های 1332 تا 1342 انگلستان پس از آمریکا و آلمان غربی از عمده‌ترین صادرکنندگان کالا به‌ویژه تجهیزات نظامی و کالاهای صنعتی به ایران بود، اما به‌تدریج با قبضه کردن قدرت توسط نیروهای طرفدار توسعه صنعتی به رهبری حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا در سال‌های 1342 و 1344 جنگ قدرت بین نخبگان سیاسی سنتی طرفدار انگلستان و نخبگان سیاسی طرفدار ایالات متحده آمریکا به نفع گروه دوم خاتمه یافت. این امر البته ناشی از توافق کلی میان آمریکا و  انگلستان نیز بود که منافع نفتی، تجاری، نظامی را در ایران پس از قیام 1342 تقسیم کرده بودند.3

 

بااین‌حال در دهه 1340 ایران و انگلستان در جهت کاهش تنش‌های موجود تلاش کردند. هرچند قرارداد جدیدی حاکم بر روابط دو کشور نبود، ولی گسترش روابط آنها محسوس‌تر شد. روابط نظامی بر مبنای پیمان سنتو، خریدهای بزرگ نظامی و تعلیم افسران واحدهای ایرانی در قسمت‌های نظامی مرتبط در انگلستان مصادیقی از گسترش این روابط بود.

 

از سال 1350-1357

انگلستان که پس از جنگ جهانی دوم با مسائل داخلی متعددی مواجه بود، در سال 1346 اعلام کرد قصد خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس را دارد. در این میان، حکومت ایران متمایل بود مسئولیت‌های بیشتری در خلیج فارس برعهده بگیرد. در این زمینه مذاکراتی بین دو کشور صورت گرفت. در نهایت با مذاکرات پنهانی انگلستان و آمریکا، ایران و عربستان مسئولیت سیاسی و نظامی خلیج فارس را برعهده گرفتند. بنابراین ایران در راستای تضمین تأمین امنیت خود و منطقه به تحکیم موقعیت نظامی خود پرداخت. از این پس قراردادهای تسلیحاتی و خریدهای نظامی به جز لایفنکی از نظام پهلوی تبدیل شد.

 

البته شخصی شدن قدرت در ایران و اتکا به ارتش و افزایش درآمدهای نفتی در دهه 1350 بر این امر بی‌تأثیر نبود؛ چنان‌که خریدهای نظامی در دوران حاکمیت پهلوی دوم در حیطه اختیارات شاه و نه دولت قرار داشت. او بود که درباره خرید چه چیزی، ازکجا، چه زمانی و چگونه تصمیم می‌گرفت و سایرین، مجری تصمیمات شخص شاه بودند.6 از سویی نیز احساس نیاز به تسلیحات را دولت‌هایی چون آمریکا و انگلستان در شاه ایجاد می‌کردند. حسین فردوست می‌گوید آمریکایی‌ها و انگلستانی‌ها خرید تسلیحات را به او تحمیل می‌کردند. محمدرضا پهلوی در سفرهایش به آمریکا و اروپای غربی با نمونه و طرز کار این تسلیحات آشنا می‌شد و فرمان می‌داد تا از چه نوع و چه تعداد از این تسلیحات خریداری شود. پرویز راجی، آخرین سفیر شاه در انگلستان، می‌نویسد: «شهریار شفیق پسر اشرف، از مفید نبودن تکنولوژی تسلیحاتی خریداری‌شده از آمریکا و معضل ماندگاری نیروهای کارآموز ایرانی که به آمریکا می‌روند در آن کشور می‌گوید و پیشنهاد می‌دهد برای تربیت نیروهای دریایی ایران بیشتر از کشور انگلستان استفاده شود. اما نمی‌دانم این حرف‌ها را به دایی‌اش هم می‌زند یا خیر؟».

 

به هر حال شاه، در اواخر دهه 1340 و اوایل دهه 1350 میل شدیدی به خرید تسلیحات نظامی پیدا کرد. در چنین شرایطی آماده نبودن انگلستان برای صدور تسلیحات مورد نیاز ایران در مبادلات نفتی یکی از مسایل مورد اختلاف دو کشور شد. شاه بر خرید سلاح‌های مدرن ساخت انگلستان اصرار داشت اما در دهه 40 شمسی تنها دو قرارداد کم اهمیت درباره برخی موشک‌های دریایی منعقد شد.

 

حتی درخواست ایران برای ایجاد یک کارخانه ساخت تانک در کشور با مخالفت شدید انگلستانی‌ها مواجه شد. در شهریور 1349 کاردار انگلستان به اطلاع علم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی، می‌رساند انگلستان نمی‌تواند پیشنهاد شاه مبنی بر معامله پایاپای پانصدمیلیون لیر نفت ظرف ده سال با تجهیزات نظامی و کارخانه‌ای برای ساختن تانک را بپذیرد. علم در خاطرات خود می‌گوید: «آن قدر از شنیدن این حرف حالم بد شد که کاردار انگلستان را با بی‌نزاکتی مرخص کردم».

 

اما آغاز سفارت آنتونی پارسونز در ایران، روابط سیاسی و نظامی دو کشور را در سطح مطلوبی پیش برد؛  چنان‌که در سال‌های 1352-1356، ایران بازار عمده کالاهای انگلستانی به شمار می‌رفت و سفارت انگلستان در تهران بیش از هر نهاد دیگری در این امر مؤثر بود. به گفته پارسونز، وابستگان نظامی سفارت در ارتش، نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران بیشتر به کار فروش تجهیزات نظامی انگلستان به ایران یا اعزام هیئت‌هایی برای تعلیم استفاده از سلاح‌های خریداری‌شده نقش داشتند و وظایف سیاسی و اطلاعاتی آنان در درجه دوم اهمیت قرار داشت. چنان‌که سرهنگ دیوید آرتور راندال در مقطع زمانی مه 1971 و اکتبر 1972 با دریافت مبلغ 25 هزار پوند رشوه از دو مقام عالی‌رتبه کمپانی راکال (Racal) دولت ایران را برای خرید تجهیزات رادیویی تانک‌های چیفتن به ارزش چهارمیلیون پوند از انگلستان ترغیب کرد. علاوه بر او دیگر مقامات این شرکت همچون جفری الیورت ولبورن، مدیرعامل کمپانی راکال، نیز متهم به دریافت رشوه بودند.

 

برخی منابع دلیل تیرگی روابط محمدرضا پهلوی با جم و استعفای جم را مخالفت‌های او با خرید تانک‌های انگلستانی می‌دانند

 

ایران با ورود به جنگ با جنبش ظفار در عمان وارد مذاکره با انگلستان برای خرید تانک‌های چیفتن شد و موفق گردید قراردادی برای خرید هشتصد تانک منعقد نماید. این تانک‌های 50 تنی با توپ دورزن 120 میلیمتری از پرقدرت‌ترین تانک‌های جهان بودند. تحویل این تانک‌ها از اوایل سال 1351 آغاز شد و تا پایان سال 1355 ادامه داشت. هزینه آن نیز 150 میلیون پوند استرلینگ گردید.

 

مذاکره برای فروش این تانک‌ها تقریبا از سال 1350 آغاز و به صورت معامله تهاتری با نفت صورت گرفت. اما ایران از نظر اقتصادی توانایی تأمین خریدهای نظامی جاه‌طلبانه خود را نداشت و از سویی نیز تعدادی از امرای نظامی همچون ارتشبد فریدون جم، رئیس وقت ستاد ارتش، با این قراردادها مخالف بودند. حتی برخی منابع دلیل تیرگی روابط محمدرضا پهلوی با جم و استعفای جم را مخالفت‌های او با خرید تانک‌های انگلستانی می‌دانند. در هر حال، ایران خرید این تانک‌ها را با تعدادی کم شروع کرد، اما با افزایش قیمت نفت در سال 1352، این خریدها شتاب بیشتری گرفت. علاوه بر اینها، ایران برای نیروی زمینی خود 400 فروند از تانک‌های مدل اسکورپیون و خودروهای زره‌دار تندرو نوع فوکس از انگلستان خریداری کرد.

 

پس از تصمیم انگلستان به خروج از خلیج فارس و تبدیل ایران به ستون نظامی در این منطقه، تغییری اساسی در سیاست دفاعی ایران در بخش نیروی دریایی صورت پذیرفت. موقعیت سوق‌الجیشی، منابع نفتی ایران و خلیج فارس و انحصار بزرگ تسلیحاتی، آمریکا و اروپا را وادار کرد تا به تقویت نیروی دریایی ایران بپردازند. بنابراین چندین پایگاه دریایی احداث شد. نیروی دریایی نیز به انواع تجهیزات نظامی مجهز گردید. در نخستین گام ارتش ایران چهار کشتی جنگی به قیمت بیست‌میلیون پوند استرلینگ و یک کشتی جنگی بزرگ 2 هزار و300 تنی از انگلستان سفارش داد. همچنین ایران در سال 1351 نیز اعلام کرد می‌خواهد نیروی دریایی را به هاورگرافت تجهیز نماید و 2 فروند هاورگرافت به ظرفیت 50 تن، با سرعت 70 گره دریایی از انگلستان خریداری کرد. تا سال 1357 این خریدها به 140 فروند رسید. همچنین برای تولید موشک راپیر و ساخت موشک‌های ضد تانک تاو  نیز موافقت‌نامه‌هایی بین دو کشور امضا گردید.

 

ایران ورای الزامات خود در قالب پیمان سنتو به دلیل مقابله و رقابت با عراق در پی افزایش توان زرهی خود بود. یکی از گزارش‌های وزارت امور خارجه و وزارت دفاع انگلستان در سال 1354 درباره اختلاف ایران و عراق به مقایسه امکانات نظامی دو کشور می‌پردازد. طبق این گزارش‌ها عراق 1220 دستگاه تانک سنگین و ایران تنها 760 تانک سنگین داشت. بنابراین محمدرضا پهلوی 450 دستگاه تانک چیفتن جدید به انگلستان سفارش داد. در واقع انگلستان از رقابت تسلیحاتی میان دو کشور سود می‌برد. همچنین در گزارش دیگری میزان خریدهای نظامی ایران از انگلستان در سال 1354 حدود هشتصد میلیون پوند و خریدهای احتمالی در آینده نزدیک پانصدمیلیون پوند ذکر شده است.

 

بیشترین حجم خریدهای تسلیحاتی ایران از بریتانیا مربوط به ده قرارداد خرید تانک‌های چیفتن یکی 764 دستگاه و دیگری 1500 دستگاه روی هم به مبلغ ششصدمیلیون پوند بود که تا زمان تهیه گزارش نظامی فوق تنها 470 دستگاه تانک چیفتن تحویل ایران شده بود. در پایان سال 1353 ایران سفارش خرید پانصد دستگاه از نمونه جدید تانک چیفتن را به انگلستان داد. در صورتی که پیش‌تر نیز 450 دستگاه از همین تانک به ایران تحویل داده شده بود. ایران همچنین خواستار خرید 246 وسیله نقلیه تعمیر خودروهای زرهی بود. مبلغ این درخواست ششصدمیلیون پوند تخمین زده شده بود که به اضافه هزینه تجهیزات لازم و لوازم یدکی آن در حدود یک میلیارد پوند می‌شد.

 

موتورهای این تانک‌ها با وضعیت محیطی ایران ناسازگار بود. از سوی دیگر، اعتصابات داخلی در کارخانجات نظامی انگلستان منجر به تأخیر در ساخت و تحویل تانک‌های چیفتن درخواستی ایران شد. مقامات انگلستانی به دلیل اهمیت راهبردی، نظامی و اقتصادی محمدرضا پهلوی را متقاعد به حفظ این قراداد کردند. در این راستا مدل خاصی از تانک چیفتن بر مبنای شرایط و نیازهای ویژه ایران به نام تانک «شیر» تولید شد و فروش آن به ایران منحصر گردید.

 

تا سال 1355 به خاطر قیمت بالای نفت، مشکلی در مناسبات نظامی دو کشور پیش نیامد، اما با رکود قیمت نفت در سال 1356، بار دیگر مبادله تهاتری با نفت در قبال خریدهای نظامی جایگزین شد. همچنین ماجرای دستگیری سه افسر انگلستانی که در معاملات تانک چیفتن دخیل بودند و همچنین اتهامات جدی به سر شاپور ریپورتر، دلال سیاسی، نظامی و امنیتی دوجانبه ایران و انگلستان و مشاور شرکت نظامی «میلبنک/ام.تی.اس» پیش آمد. این محاکمات با اخذ رشوه با حکم خفیف برای سه افسر انگلستانی و لاپوشانی کلی درباره شاپور ریپوتر پایان یافت. از سویی، انگلستان قرارداد خود را با فروش تانک‌های انحصاری ایران به هند نقض کرد. این اختلاف تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. با اوج گرفتن اعتصابات در ایران، مبادله تهاتری در برابر نفت به مشکل برخورد و انگلستان به بهانه مسئله مالی حتی با گرفتن چندصد میلیون از ایران از فروش تانک‌ها به ایران پس از انقلاب خودداری کرد و از دادن تجیهزات، لوازم یدکی، تعمیر و نگهداری تانک‌های قبلی نیز سرباز زد. در عوض فروش این تانک‌ها را به عراق و اردن در شرایط جنگی دو کشور در پیش گرفت.

 

به نظر می‌رسد با گذشت زمان و به‌ویژه از اوایل دهه 1350ش، افزایش قیمت نفت و حمایت ویژه آمریکا، اعتمادبه‌نفس و عطش شاه به خرید تسلیحات را افزایش داد. از این پس بود که آمریکا و کشورهای اروپای غربی یکی از مهم‌ترین بازارهای خود را در زمینه تسلیحات نظامی به‌دست آوردند، اما پس از انقلاب اسلامی میل کشورهای غربی به تقویت قدرت ایران کاهش یافت و تقویت قدرت‌های رقیب ایران در دستور کار قرار گرفت.

 

نمونه‌ای از تانک‌های واردشده به ایران در دوره پهلوی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انگلستان به بهانه مسئله مالی حتی با گرفتن چندصد میلیون از ایران، از واگذاری تانک‌ها خودداری کرد و از دادن تجیهزات، لوازم یدکی، تعمیر و نگهداری تانک‌های قبلی نیز سرباز زد

 

1. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران و دولت دست نشانده (1320-1357)، تهران، قومس، 1379، صص 241-242.

2. همان، صص 245-246.

3. همان، صص 247-248.

4. سیدعلی مرتضوی امامی زواره، «قراردادهای تسلیحاتی شاه با آمریکا، انگلستان، شوروی و فرانسه»، مطالعات تاریخی، ش 59 (زمستان 1396)، ص 74.

5. علیرضا ازغندی، همان، صص 426-427.

6. ماروین زونیس، شکست شاهانه روان‌شناسی شخصیت شاه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1370،  ص 421.

7. ظهور و سقوط پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، تهران، اطلاعات، 1373، ج 1، ص 219.

8. پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه ح.ا. مهران، تهران، اطلاعات، 1364، ص 77.

9. علیرضا ازغندی، همان، ص 428.

10. همان‌جا.

11. همان، ص 429.

12. سیدعلی مرتضوی امامی زواره، همان، ص 75.

13. علیرضا ازغندی، همان، ص 430.

14. سیدعلی مرتضوی امامی زواره، همان، ص 76.

15. علیرضا ازغندی، همان، ص 430.

16. همان، صص 429-430.

17. سیدعلی مرتضوی امامی زواره، همان، ص 76.

18. همان‌جا.

19. همان‌جا.

20. همان، ص 77.

  • محمد شجاعی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی