نیروی زمینی ارتش ایران
فرمانروایی هخامنشیان
امپراتوری هخامنشیان (۵۵۹ تا ۳۳۰ سال قبل از میلاد)، اولین امپراتوری ایرانی بود که توانست به قسمتهای بزرگی از منطقه حکومت کند. در این دوره ایران یک ارتش ملی داشت که تعداد سربازان آن در حدود ۲۲۰۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰۰ نفر بود و علاوه بر آن کشورهای هم پیمان و مستعمره ایران، دارای دهها هزار سرباز بودند. همچنین آرایش جنگی سپاه به صورت قلب و جناحین و ذخیره اولین بار توسط داریوش بزرگ ابداع شد. داریوش با جمعآوری سربازان نخبه، گارد جاویدان را به وجود آورد که شمار سربازان آن به ده هزار نفر میرسید که همه جا شاهنشاه را همراهی میکردند.
وسعت ایران در دوران هخامنشی (۵۰۰ سال قبل از میلاد)
ارتش ایران در آن زمان به تقلید از مادها به هنگهایی هزار نفره تقسیم میشد که به هر یک، هنگ یا هزاربام میگفتند. به فرمانده هر هزاربام، هزارپتیش (هزاربد) میگفتند. به هر ده هزاربام، یک لشکر میگفتند. مشهورترین لشکر آن دوره که به عنوان لشکر آماده باش شخص شاهنشاه تلقی میشد، لشکر جاودان نام داشت. کوچکترین واحد تقسیمات ارتش هخامنشی، داتابا بود؛ داتابا از ده مرد مسلح تشکیل میشد. به مجموع ده داتابا، یک صاتابا میگویند و در حقیقت یک صاتابا از صد سرباز مسلح تشکیل میشد. هر هزاربام هم از ده صاتابا تشکیل میشد.
تصویری از یک سرباز از گارد جاویدان در زمان داریوش
در زمان کوروش بزرگ اولین بار ارابه وارد سپاه ایران شد که فرمانده ارابهها را ارتشتار میگفتند.
ارتش در آن زمان برای تشخیص گروههای خود از رنگهای بسیاری استفاده میکرد؛ بیشترین این رنگها زرد، زرشکی و آبی بودند. این سیستم، بیشتر در سربازان ایرانی محلی و فارسی زبانان بکار میرفت و در سربازانی که متعلق به مناطق متحد و هم پیمان ایران بودند بکار نمیرفت.
یکی از روشهای معمول جنگ ایرانیان در این دوره، شکل گرفتن به صورت یک دیوار سپری بود بهطوریکه کمانداران میتوانستند از درون آن تیراندازی کنند. به این گروه از سربازان، اسپارابارا (که در زبان باستانی ایران به معنی سپردار است) میگفتند که به یک ترکهٔ مستطیل شکل مسلح شده بودند که به آن اسپارا (یا سپر) میگفتند و با یک نیزه کوچک حدوداً دو متری، میجنگیدند.
در دوران امپراتوری هخامنشیان، تیر و کمان، رایجترین جنگافزار ایرانیان بود. نقش اصلی اسپاراباراها، فرونشاندن حملات دشمنان و ضعیف کردن آنها، با تیراندازی به طرف آنها بود و ضربه اصلی را سواره نظام ارتش به دشمن، وارد میکرد. این فنون جنگی، در مقابل حمله یونانیان، که بسیار متفاوت میجنگیدند، کاری به پیش نبرد. سربازان یونانی، در آن جنگ زرههای بادوام و سنگینی پوشیده بودند و یک سپر سنگین و بزرگ حمل میکردند و در برابر آنها، سربازان ایرانی، با زرههای نازک چرمی و پارچهای و سپرهای کوچک چوبی، میجنگیدند. اما با آغاز دوران اشکانیان که مبتکر نوع جدیدی از استراتژی جنگی بودند ایرانیان توانستند با شیوهٔ جنگی نو شکستهای سنگینی را بر سلوکیان و روم وارد کنند و در نهایت شیوهٔ جنگی یونانیان که به روم منتقل شده بود و به آرایش فالانژ معروف بود منسوخ شده و کنار گذاشته شد. این شیوهٔ جنگی در زمان ساسانیان بهتر و گستردهتر و همچنین منظمتر شد. در تمام طول جنگهای ایران و روم به جز «دو سه بار» در باقی جنگها ایران پیروز شد.
چیرگی یونانیان (۳۳۰ تا ۱۵۰ سال قبل از میلاد)
وسعت ایران در دوران سلوکیان
حکومت مقتدر و بزرگ هخامنشی در ۳۳۰ پیش از میلاد مقهور قدرت نوظهور یونانیان گردید. یونانیان بهایران حمله کرده و سپاهیان ایران را شکست داد؛ به این ترتیب یونانیان موفق بهانهدام حکومت ایرانیان گردیدند. نخستین نبرد اسکندر مقدونی و ایرانیان در بهار (۳۳۴ پ. م) در حوالی آسیای کوچک نبرد گرانیک یا گرانیکوسنامیده میشود. اسکندر از تنگه داردانل گذشته وارد آسیای کوچکشد. این نبرد در کنار رود گرانیک روی داد که به دریای مرمره میریزد. دومین نبرد اسکندر و ایرانیان در نبرد ایسوس، (۳۳۳ پ. م) اولین نبرد مستقیم اسکندر است با سپاه داریوش سوم. داریوش و اسکندر در نزدیکی شهر ایسوس با یکدیگر رو به رو شدند. سومین نبرد اسکندر و ایرانیان در نبرد گوگمل، (۳۳۱ پ. م) دومین نبرد مستقیم اسکندر است با سپاه داریوش سوم در گوگمل واقع در نزدیکی اربیل امروزی. بیشترین مقاومتها را طوایف آریایی برزینی در نبرد گوگمل انجام دادند.
امپراتوری یونانی سلوکی، جانشین حکومت اسکندر حساب میشود و مناطقی از ایران، آناتولی مرکزی، شام، میان رودان، ترکمنستان،پامیر و رود سند را در بر میگرفت.
گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، جمهوری اسلامی ایران علاوه بر مرزهای فراوان دریایی، در شرق، غرب و شمال مرزهای خشکی طولانی نیز دارد که برای حراست از آنها لازم است تا نیروی زمینی بسیار قوی وجود داشته باشد، نیرویی که بتواند در هر لحظه و نقطه وارد عمل شود.
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران مانند سایر نیروها که هر کدام لقبی برای خود دارند، ملقب به نیروی محوری است که در اکثر نقاط کشور حضوری موثر و فعال دارد، نزاجا در حال حاضر بینیاز به تجهیزات وارداتی است و حتی توانسته نیازهای خود را با تکیه بر توان داخل رفع کند و مرزها را ایمن نگه دارد.
با وجود این پیشرفت اما نیروی زمینی را میتوان به دو دوره پیش و پس از انقلاب تقسیم کرد که در دورهای وابسته و در دوره دیگری قدرتمندترین نیرو شکل گرفت، اما هسته اولیه آن به دوره مادها بازمیگردد.
نیروی زمینی ارتش از زمان هخامنشیان تا پهلوی
هسته اولیه نیروی زمینی دردوران حکومت مادها با دو گروه پیاده نظام و سواره نظام گذاشته شد، اما در دوره هخامنشیان تغییرات فراوانی رخ داد و این نیرو تحت فرماندهی یک نفر درآمد و رستههای پیاده، سواره، ارابهسواران، مهندسان، نفتاندازان، کارگزاران و گارد جاویدان به وجود آمد.
در دوره اشکانیان و ساسانیان نیروی زمینی قدرت خوبی داشت، تنها فرقِ این دوران این بود که در دوره ساسانیان امرای سربازها عرب بودند تا این که نیروها در این دوره علم استقلال بلند کردند و حکومت و ارتش منطقهای ایجاد شد، این روند باقی بود تا در زمان حکومت صفویان دوباره ارتش ایران شکل منسجم گرفت و به چهار دسته سواران، پیادگان، توپچیلر (توپخانه) و نسقچیلر (راهدار و راهبان سپاهیان) تقسیم شدند.
این قدرت تا زمان نادرشاه وجود داشت، اما پس از مرگ او شیرازه ارتش از هم پاشید تا در دوره قاجاریه که به همت امیرکبیر و سپس عباس میرزا نظم مجددی پیدا کرد، اما با این وجود بخاطر وابستگی بیش از حد، در جنگ با روسیه ارتش ایران شکست خورد و با تشکیل دیویزیون قزاق نیروها به قشون جنوب ایران، دیویزیون قزاق، بریگاد مرکزی، نظام ایالات و ولایات، قوای داوطلب شرقی، ژاندارمری، امنیه و قوای مشابه، پلیس منظم و پلیس ایالات و ولایات تقسیم شدند.
نیروی زمینی ارتش پس از روی کار آمدن رضاخان دچار تحولاتی، چون ترکیب مدارس آموزشی شد، به نحوی که مدرسه دیویزیون، مدرسه نظام مشیرالدوله و مدارس افسیه و سوزافسیه ترکیب و مدارس ابتدایی، متوسطه و عالی نظام ایجاد شد که بعدها مدرسه عالی به دانشگاه افسری تغییر پیدا کرد.
در دوران رضاخان تجهیزات مدرن آن دوران خریده شد، اما به نحوی که نیروهای ایرانی نتوانند از آنها علیه غربیها استفاده کنند و این روند در زمان محمدرضا هم ادامه پیدا کرد و حتی نیروهای غربی برای کار تعمیر و نگهداری تجهیزات وارد کشور شدند، تنها نتیجه این کار بدبختی بیش از پیش ارتش ایران بود، اما پس از انقلاب ورق برگشت.
تفاوت نیروهای ایرانی قبل و بعد انقلاب
در سال ۱۳۶۲ فرمان تشکیل جهاد خودکفایی در سطح نیروهای سهگانه ارتش و سایر نهادهای نیروهای مسلح از سوی حضرت آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت صادر شد. بر این اساس در زمینههای فناوری نظامی و قطع وابستگی از بیگانگان اقداماتی صورت گرفت تا به جمهوری اسلامی ایران به خودکفایی دست پیدا کند.
اما در سال ۱۳۷۰ و بر اساس فرمایشات فرمانده معظم کل قوا که روی ساخت تجهیزات نظامی اعم از تانک، نفربر و هلیکوپتر در ارتش جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند، جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش موفق شد با تبعیت از فرامین رهبر معظم انقلاب، در سال ۱۳۷۳ نخستین نمونه تانک ذوالفقار را در دانشگاه افسری امام علی (ع) طراحی و تولید کند.
متخصصان نیروی زمینی که پیش از انقلاب زمینگیر بودند، پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی به سرعت پا به میدان گذاشته و تمامی تجهیزات، چون تانکها و نفربرها را آماده حضور در میدان نبرد کردند، به نحوی که خواب فتح یک هفتهای تهران توسط دشمن بعثی به رویایی تبدیل شد که بعد از ۸ سال محقق نشد.
متخصصان ایرانی حتی در زمان جنگ با استفاده از غنیمتهایی که در جبههها گرفته میشد توانستند به سمتی حرکت کنند که به جرات میتوان آن را آغاز مسیر طراحی تجهیزات بومی دانست، تجهیزاتی که امروز رقیب اصلی تجهیزات غربی در میدان نبرد هستند.
این نیرو بیش از ۲ هزار دستگاه تانک، بیش از ۴ هزار دستگاه نفربر، نزدیک به ۲ هزار و ۶۰۰ قبضه انواع توپ و حدود ۲ هزار فروند راکت را دراختیار دارد که بیش از ۸۰ درصد آنها داخلی هستند و توسط متخصصان نخبه و آموزش دیده کشور ساخته شدهاند.
جهاد خودکفایی ارتش در مقاطع مختلف نوآوریها و موفقیتهای بسیاری را تجربه کرده است که «نصب جنگافزار کاتیوشا بر روی بدنه ادوات زرهی»، «طراحی و ساخت برج دیدهبانی متحرک»، «دستگاه تسویه آب سیار سه هزار گالنی»، «دستگاه رفع آلودگی شیمیایی» و «دستگاه انهدام اسناد» نمونههایی از نوآوریهای جهاد خودکفایی محسوب میشوند و از نخستین طرحهای اجراشده در جهاد خودکفایی نیروی زمینی به شمار میروند.
جوانان ایران اسلامی پس از جنگ تحمیلی برای شروع فعالیت در نیروی زمینی وارد دانشگاه افسری امام علی (ع) میشوند و پس یادگیری دروس علمی روز و فنون نظامی به دورههایی نظیر رنجر و کماندو و رزم در کوهستان و اردوگاههای تابستانی و زمستانی اعزام میشوند که برخی از آنها در تهران و برخی نیز در شهرستان انجام میشود.
نیروی زمینی ارتش به دلیل ماموریت نیاز دارد تا همیشه به روز شود و از تجهیزات روز دنیا استفاده کند و به همین خاطر در ستاد این نیرو واحدی با نام جهاد خودکفایی ایجاد شده که در آن، فرآیند طراحی و تولید انواع ادوات چون تانک و نفربر انجام میشود تا متناسب با هر تهدید پاسخ لازم داده شود.
جهاد خودکفایی نزاجا با گامهای موثری در ساخت تجهیزات برداشته، این واحد در ابتدا توانست خانواده تانک ذوالفقار را به چرخه دفاعی کشور وارد کند، این خانواده تانک ایرانی در نوع خود بسیار پیشرفته بوده و میتواند اهداف مختلف را منهدم کند، این تانک با ۷ متر طول، ۳ و نیم متر عرض و ۲ و نیم متر ارتفاع توانایی حمل انواع ادوات نظامی و اسلحههای ۷/۶۲ و ۱۲/۷ میلی متری را دارد و میتواند بردی معادل ۴۵۰ کیلومتر داشته باشد.
اما به جرات میتوان پیشرفت نزاجا در میدان نبرد را در تانک کرار دید، کرار ایرانی دارای وزن ۵۱ تن، طول ۱۰ متر (با احتساب لوله توپ)، عرض ۵.۳ متر و ارتفاع ۳.۲ متر است و با ویژگیهایی، چون قدرت و دقت آتش، تحرک، حفاظت و ماندگاری در صحنه نبرد و استفاده از سامانه کنترل آتش الکترواپتیکی، سامانه فاصلهیاب لیزری و همچنین رایانه بالستیک میتواند هر هدفی را در شب یا روز منهدم کند.
در حوزه تسلیحات این نیرو توانست علاوه بر مهمات مورد نیاز تانکها، موشکهای ضدزره هم تولید کند که آخرین مورد آن دهلاویه است که بین ۵ تا ۶ کیلومتر برد و قدرت نفوذ بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر در زره را دارد و به صورت نیمه خودکار هدایت میشود.
نزاجا در حوزه پهپادی هم اقدامات فراوانی داشته و پهپادهایی چون خانواده مهاجر و فرپاد را تولید کند که هر کدام به تنهایی قادر هستند در مقابل هجوم دشمن ایستادگی کنند و یا در حوزه موشکی توانسته از راکت نازعات تا فاتح را تولید و به نیروهای عمل کننده تحویل دهد.
اما یکی از مهمترین اقدامات نیروی زمینی ارتش در زمینه تولید انواع سلاح سبک و سنگین است که تا امروز اسلحههایی چون خیبر، تندر، شاهر، تکتاب و آرش را تولید کردند، این توانمندی فقط در اختیار چند کشور قرار دارد که هیچ کدام حاضر نشدند آن را به جمهوری اسلامی ایران بدهند.
این نیرو حتی در زمانی که گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه دست به جنایت میزد با این ادوات بومی خود نگذاشت تا به مرزهای ایران اسلامی نزدیک شود و به امنیت کشور خدشه وارد کند که این خود کاری بزرگ است.
این تجهیزات نشان میدهد جوانان ایرانی چه راه طولانی را از ابتدای انقلاب طی کردند، اما این فقط بخش کوچکی از توانمندی نزاجا است که در سالهای اخیر به دست آمده، راهی که بازدارندگی در کشور را ایجاد کرده و هر روز در حال افزایش است.
شکل گیری نیروی زمینی ارتش ایران
به طور کلی بررسی تاریخچه تشکیل نیروی زمینی در ایران را میتوان از زمان شروع تاریخ مدون آن یعنی دوره مادها مورد بررسی قرار داد که افراد این نیرو به دو دسته سواره نظام و پیاده نظام تقسیم میشدند. سپس با تشکیل حکومت هخامنشیان توسط کورش هخامنشی، این نیروها تحت فرماندهی یک نفر درآمده و شکل و سازمان منسجمتری یافتند.
در زمان داریوش هخامنشی استعداد نیروی زمینی به ۷۰۰ هزار نفر افزایش یافت و رستههای پیاده، سواره، ارادهسواران، مهندسان، نفتاندازان، کارگزاران و سربازان جاوید شکل گرفت.
اشکانیان نیروی زمینی را به دو گروه سواران و پیادگان تقسیم کردند و اهمیت بیشتری برای رسته سواران قائل بودند. در دوره ساسانیان هم پادگانهای همیشگی ایجاد شد و هزینه سپاهیان و مزد سربازان از سوی دولت پرداخت گردید.
پس از آمدن مسلمانان به ایران و فروپاشی حکومت ساسانیان، امیران عرب، نیروهایی نیز از ایرانیان در زیر فرمان خود داشتند که در میدانهای جنگ پیکار میکردند و پس از مدتی همین نیروها علم استقلال برافراشتند و در گوشه و کنار ایران حکومتهایی تشکیل دادند که دارای ارتش مخصوص خود بود و در این ارتشها، همان شیوههای جنگ نیاکان خود را بهکار میبردند. صفاریان، دیلمیان، سامانیان و سایر حکومتهای متقارن از جمله این حکومتها بودند. با روی کار آمدن صفویان، ارتش دارای سازمانی متشکل و هماهنگتر شد و نیروی زمینی ارتش به چهار دسته:
۱- سواران
۲- پیادگان
۳- توپچیلر (توپخانه)
۴- نسقچیلر (راهدار و راهبان سپاهیان) تقسیم گشت.
وضعیت نیروی زمینی در دوره افشاریه هم تقریباً شبیه زمان صفویه بود، اما با کشته شدن نادرشاه، آرامش و مرکزیتی که او پدید آورده بود، به یکباره از میان رفت و آشفتگی و بیسرو سامانی در ارتش تا نخستین دهه سیزدهم هجری و آغاز فرمانروایی محمدخان قاجار ادامه یافت.
در دوره قاجاریه با همت و تلاش میرزا تقیخان امیر کبیر که به حق مقام شامخی در تاریخ ارتش ایران دارد و سپس عباس میرزا، سازمان ارتش ایران مجدداً به صورتی منسجم و هماهنگ در آمد و ارتش ایران به “۱۰تومان” تقسیم شد که هر تومان متشکل از چهار تا ۱۱ فوج و فرمانده هر فوج یک سرتیپ بود.
بهطور کلی نیروی زمینی ارتش این دوره را بخشهای زیر تشکیل میدادند: ۱) قشون جنوب ایران، ۲) دیویزیون قزاق، ۳)بریگاد مرکزی، ۴) نظام ایالات و ولایات، ۵) قوای داوطلب شرقی، ۶) ژاندارمری، ۷) امنیه و قوای مشابه، ۸) پلیس منظم و ۹) پلیس ایالات و ولایات.
در دوره حکومت رضاخان پهلوی توجه زیادی به امر نظام و اصلاحات وسیع در ارتش میشد. در ضمن این اصلاحات، ایران به پنج حوزه نظامی بزرگ تقسیم شد که باید آن را مبدأ تشکیل نیروی زمینی ارتش به صورت اصولی و تقریباً بهشکل امروزی آن دانست. این پنج حوزه شامل: لشکر مرکز، لشکر شمال غرب، لشکر شرق یا خراسان، لشکر جنوب و لشکر غرب میشد. سپس طی سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰، تحولات اساسی دیگری در سازمان نیروی زمینی ارتش بهوجود آمد و این سازمان شامل پنج لشکر، چهار تیپ مستقل، دو واحد توپخانه ۱۰۵ بلند و ضد هوایی شد. در سال ۱۳۱۴ شمسی، درجات نظامی نیز تعیین و اعلام گردید.
در این زمان، مدارس مختلف نظامی مانند مدرسه دیویزیون(برای دیویزیون قزاق)، مدرسه نظام مشیرالدوله(برای بریگاد مرکزی)، مدارس افسیه و سوزافسیه(برای ژاندارمری و کلاسهای بیطاری) که قبلاً در زمان قاجاریه تشکیل شده بودند، درهم آمیخته شدند و برای اولین بار مؤسسهای بهنام مدارس نظام کل قشون ایجاد شد. در ادامه، این مدارس به سه مدرسه جداگانه: ۱-مدرسه ابتدایی نظام، ۲-مدرسه متوسطه نظام و ۳-مدرسه عالی نظام تبدیل شدند که نام این سه مدرسه نیز در سال ۱۳۱۴ بهترتیب به دبستان نظام، دبیرستان نظام و دانشکده افسری تغییر یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پیدایش تغییر و تحولات اساسی در بخشهای مختلف کشور، از جمله ارتش؛ نیروهای انقلابی موجود در ارتش که بیشتر آنان طی سالهای گذشته نیز هدایت افراد انقلابی و مذهبی ارتش را بر عهده داشتند، با توجه به وضعیت کشور و بروز هرج و مرج در نقاط مرزی، در زمان شروع تهاجم رژیم عراق به کشورمان که نیروهای ارتش از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نبودند، به مقابله با دشمن متجاوز شتافتند.
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، ۴۵ عملیات گسترده و مؤثر علیه نیروهای متجاوز انجام داد که بیشتر آنها منجر به آزادسازی بخش عمدهای از خاک اشغال شده کشورمان شد و ضربات جبرانناپذیری بر پیکره ماشین جنگی عراق وارد گردید.
همزمان با عملیاتهای نظامی این نیرو، کارکنان فداکار و متعهد جهاد خودکفایی آن، دوشادوش سایر نیروهای درگیر در جنگ، ضمن بازسازی و تعمیر و تدارک وسایل و قطعات آسیبدیده؛ منشأ خدمات بسیار ارزشمندی برای نیروهای نظامی کشور شدند و اقدام به ساخت قطعات مورد نیاز کردند.
در زمینه امور آموزشی نیز اقدامات زیادی انجام گرفت تا نیروی زمینی ارتش به نیرویی منسجم و مبتنی بر علم روز درآید.
اکنون با گذشت ۲۵ سال از پایان جنگ تحمیلی؛ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با گذر از دوران سازندگی و تعمیر تجهیزات و امکانات مورد استفاده خود در جنگ، با استفاده از نیروهای متخصص و مهندسان، توانسته است که تسلیحات و تجهیزات نظامی متعددی را طراحی و تولید کند و به مرحله خودکفایی برسد.
از نظر نیروی انسانی نیز، با گزینش و استخدام نیروهای متعهد، مومن و تحصیلکرده، نیروهای آمادهای را جهت دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران تربیت کرده است.
برگرفته شده از تارنگار رسمی ارتش جمهوری اسلامی ایران (آجا)
- ۹۹/۰۱/۲۴